چارشاخ . (اِ مرکب ) نوعی از تعذیب . (آنندراج ) (لطائف اللغات ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). || آلتی که بدان خرمن کوفته را باد دهند تا دانه از کاه جدا گردد. (ناظم الاطباء). در بیشتر شهرها و روستاهای خراسان اسم آلتی است که سر آن بشکل پنجه ٔ دست یا دارای چهار شاخ و بیشتر است که بوسیله ٔ آن خرمن کوفته ٔ جو یا گندم را باد دهند تا کاه از دانه جدا شود. مِنشار؛ چوب پنجه دار که بدان گندم و جز آن را بر باد دهند. (منتهی الارب ). سکو که بدان گندم و جز آن برباد دهند. (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.