پیکار داشتن . [ پ َ / پ ِ ت َ ] (مص مرکب ) جنگ داشتن . در حرب بودن . در رزم بودن :
زره پوش گشتند مردان بستان
مگر باغ با زاغ پیکار دارد.
جفا و ستم را غنیمت شمارد
وفا و لطف را بپیکار دارد.
یکی تخم خورده ست ازبی فلاحی
همی کار هموار پیکار دارد.
رجوع به پیکار شود.