پیش انداز. [ اَ ] (نف مرکب ) آنکه پیش اندازد. آنکه سبقت دهد. آنکه بجلو راند. || (اِمرکب ) دستار خوان . (آنندراج ). پارچه ای که در وقت طعام خوردن به روی زانو گسترانند. (ناظم الاطباء). || آنچه از مرصع و مروارید سازند و زنان از گردن آویزند و در پیش سینه قرار دهند. (از آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.