پیدا گردانیدن . [ پ َ / پ ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) بوجود آوردن . ظاهر ساختن : حق تعالی بفضل خوددرخت کدو را پیدا گردانید همان ساعت درخت کدو برآمد. (قصص الانبیاء ص 136). || معلوم کردن : سوگند خورد که طعام و شراب نخورم تا ایزدتعالی مرا پیدا گرداند که چه باید کرد. (تاریخ سیستان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.