پنجک . [ پ َ ج َ ] (اِ) گیاهی است . و آن پنج شاخ می باشد و مانند عشقه بر درخت می پیچد. (برهان قاطع). || پنجه . فنجه . پنج روزی . پنجه ٔ گزیده . پنجه ٔ دزدیده . خمسه ٔ مسترقه . ایام المسترقه . ایام المختاره . || نوعی رقص . فنزج . رقص دستبند. فنجکان . (محشی المعرّب جوالیقی ص 237). چوپی . و نیز رجوع به پنجه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.