وضر. [ وَ ض َ ] (ع اِ) ریم و چرک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || چربش و چرک شیر. || آب شسته ٔ مشک و کاسه و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). آبی که در آن کاسه و مشک و جز آن را شسته باشند. (ناظم الاطباء). چربش کاسه . (مهذب الاسماء). چرک روغن و شیر. (از اقرب الموارد). || بوی ناخوش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آنچه بماند از طعام در کاسه . (مهذب الاسماء). || باقیمانده ٔ قطران . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بقیه ٔ هناء. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || بوی طعام گنده و تباه شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || آلایش و آلودگی زعفران و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). ج ، اوضار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.