وصع. [ وَ ] (ع اِ) وَصَع. مرغی است خردتر از گنجشک ، یا آن صعوه است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ، وِصْعان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گنجشک ریزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (مص ) فراگرفتن و پوشانیدن . (منتهی الارب ). و فعل آن از باب فتح آید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوشاندن و پنهان کردن و فراگرفتن . (ناظم الاطباء). پنهان کردن . (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.