وزواز. [ وَزْ ] (ع اِ) مرغی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (ص ) مرد سبک برجست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مرد سبک . (مهذب الاسماء). مرد سبک برجست که به سبکی می جهد. (ناظم الاطباء). || آنکه سرینش پیچیده و دوتاه گردد در رفتن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || کوتاه . (منتهی الارب ). مرد کوتاه . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.