وراک . [ وِ ] (ع اِ) جایی که پای راکب باشد از پالان و جامه که بدان مورک پالان را بیارایند. (از آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آن جای پالان که سوار پای خود را بر آن قرارمیدهد و آن جای از پالان که چون سوار از سواری مانده گردد پای خود را دولا در آن جای می نهد و جامه ای که بدان مورک را می آرایند. (ناظم الاطباء). || چادری که بر مَورِک اندازند و در آن ذوایه ٔ پشم رنگین باشد یا خرقه ٔ آراسته که بدان مورک را پوشند. ج ، وُرُک . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). سرین پوش . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || بالشچه ٔ پیش پالان . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.