وذء. [ وَذْءْ ] (ع اِ) سخن نابایست و مکروه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سخن ناشایست ناسزاباشد یا غیر آن . (از اقرب الموارد). || (مص ) عیب کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || حقیر گردانیدن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بانگ برزدن .(منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بازایستادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زجر کردن .(اقرب الموارد). || کند و خیره شدن بینائی چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و فعل آن از باب فتح است . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.