ودس . [ وَ ] (ع مص ) پنهان گشتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || پوشیده شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نهفتن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پنهان کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): ماادری این ودس ؛ ای ذهب . (مهذب الاسماء). || آغاز کردن سخن و کامل نگرداندن آن . (از اقرب الموارد). تمام نکردن سخن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نخست روییدن گیاه زمین و انبوه نگشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || (اِ) اول گیاه که روید.(منتهی الارب ) (آنندراج ). اول نبات که آید پدید. (مهذب الاسماء). نخستین گیاهی که روید. (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.