واپرداختن . [ پ َ ت َ ] (مص مرکب ) خالی کردن . فارغ کردن :
ولیک امشب شب درساختن نیست
امید حجره واپرداختن نیست .
- رخت واپرداختن ؛ ترک گفتن . خالی کردن :
گفت از این درگذر بهانه مساز
باغ بفروش و رخت واپرداز.
|| تفرغ . (تاج المصادر بیهقی ).
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واپرداختن . [ پ َ ت َ ] (مص مرکب ) خالی کردن . فارغ کردن :
ولیک امشب شب درساختن نیست
امید حجره واپرداختن نیست .