واجب معین . [ ج ِ ب ِ م ُ ع َی ْ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) واجب به اعتبار نفس وجوب دو قسم است : واجب معین ، واجب مخیر. واجب معین چیزی است که به امری واحدو معین تعلق گیرد مانند نماز. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). وجوب اگر به امری معین تعلق گیرد آن را واجب معین خوانند همچو صلوة خمسه وصوم رمضان و امثال آن . مذهب بعضی از معتزله این است که واجب معین است در علم حق تعالی و غیر معین است عندالناس . (نفائس الفنون ). و نیز رجوع به کلمه ٔ وجوب و واجب و واجب مخیر شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.