هفت . [ هََ ] (ع اِ) گولی بسیار. (منتهی الارب ). حمق وافر. (اقرب الموارد). || زمین هموار نشیب . (منتهی الارب ). زمین مطمئن . (اقرب الموارد). || باران زودبارنده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || باران در زمین . (اقرب الموارد). || (مص ) از سبکی پریدن . (منتهی الارب ). پریدن از سبکی و فرودآمدن و به زمین خوردن و خرد شدن . (از اقرب الموارد). || سخن بسیار و بی اندیشه گفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به هُفات شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.