هسهاس . [ هََ ] (ع ص ، اِ) شبان که گوسپندان را همه شب چراند و پاس دارد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آنکه به شب خواب نکند جهت کاری . (منتهی الارب ). آنکه شب نخوابد برای کاری یا اجتهادی . (از اقرب الموارد). || قصاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || قَرَب ٌ هسهاس ؛ قرب شتاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کلامی که فهمیده نشود. (اقرب الموارد). رجوع به هسهسة شود. || سخن نَفْس و وسوسه ٔآن و ضبط آن . (اقرب الموارد). رجوع به هسهسة شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.