هرزه درای . [ هََ زَ / زِ دَ ] (نف مرکب ) مرکب از هرزه + درای که مخفف دراینده است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کنایت از پوچ گوی و هرزه گوی و یاوه گوی باشد. (برهان ). پرگوی و یاوه گوی . (ناظم الاطباء) :
در کاروان ما جرس قال و قیل نیست
راه سخن به هرزه درایان نمیدهیم .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.