هجانة. [ هَِ ن َ ] (ع اِمص ) گرانمایگی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة): هو بین الهجانة. (از تاج العروس ). || نیکویی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || سپیدی . بیاض . (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). || پلیدی . خبیثی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). فرومایگی . || (مص ) هجین گردیدن . (از معجم متن اللغة). هجنة. هَجانَة. هجونة. (معجم متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.