هثهثة. [ هََ هََ ث َ ] (ع مص ) آمیخته شدن . (منتهی الارب ). آمیخته و مختلط شدن چیزی . (ناظم الاطباء). اختلاط. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || شتاب فرستادن . (منتهی الارب ). || به شتاب باریدن باران و برف . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ): هثهث السحاب بمطره و ثلجه ؛ بشتاب فروفرستادابر باران و برف را. (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شتاب کردن در رفتن و جز آن : هثهث فی السیر و غیره ؛ شتاب کرد در رفتن و جز آن . (ناظم الاطباء). || ستم کردن . (منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة) (اقرب الموارد): هثهثه ٔ والی بر رعیت ؛ ظلم و ستم کردن وی بر آنان . (از ناظم الاطباء). || سخت سپردن زیر پای . (منتهی الارب ): هثهث الشی ٔ؛ سخت در زیر پای سپرد آن چیز را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در زیر پای سپردن چراننده چراگاه را: هثهث الراعیة المرعی . (از معجم متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.