هثهاث . [ هََ ] (ع ص ) شتابی کننده . (منتهی الارب ). شتاب کننده . (ناظم الاطباء). سریع. (از معجم متن اللغة) (تاج العروس ). شتابنده از انسان و حیوان . (از اقرب الموارد). || آمیخته . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). شی ٔ هثهاث ؛ مختلط. درهم . (از اقرب الموارد). || دروغگوی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). کذاب . (معجم متن اللغة) (تاج العروس ): رجل هثهاث ؛ کذاب . (اقرب الموارد). هثاث . || شهر بسیارخاک . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ): بلد هثهاث ؛ کثیرالتراب . (از اقرب الموارد). || پاسپرده . || ستم کننده . (ناظم الاطباء). || (اِمص ) حکایت بعض از سخن الثغ. (معجم متن اللغة). حکایة بعض کلام الالثغ. هثهثة. (تاج العروس ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.