هتن . [ هََ ] (ع مص ) هتنت السماء هتناً؛ باریدن ابر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). || پیاپی باریدن ابر. باریدن ابر مانند هطل یا فوق آن . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (منتهی الارب ) (تاج العروس ). || سست و پیوسته باریدن ابر. || باریدن ابر ساعتی و سپس سست شدن و سپس باز باریدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). این کلمه مبدل هتل باشد، چه تبدیل لام به نون و نون به لام ، نزد پیشینیان امری بسیار معمول و مشهور بوده است : هتلت السماء و هتنت . (نشوءاللغة ص 51). هتون . هتنان . تهتان . هتل . هتول . هتلان . تهتال . هطل . هطلان . تهطال . رجوع به هریک از این کلمات شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.