هبهاب . [ هََ ] (ع ص ) تیزرو. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ج ، هَباهیب . (ناظم الاطباء). || نیک بانگ و فریاد کننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بانگ و فریاد کننده . (اقرب الموارد). || (اِ) سراب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). کوراب . (مهذب الاسماء). || بازیی است مر کودکان را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بازی است مر کودکان تازی را. (ناظم الاطباء). بازی است مر کودکان عراق را. (لسان العرب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.