هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) یا (خواجه هاشم ). از سادات بخارا و شیخ الاسلام آن دیار بود. وی از شعرای قرن نهم هجری است . آذر بیگدلی مؤلف تذکره ٔ آتشکده مثنوی به نام مخزن الانوار که به تقلید مخزن الاسرارنظامی گنجوی سروده شده به وی نسبت میدهد. ظاهراً صاحب آتشکده ، این مثنوی را با مظهرالاَّثار سروده ٔ هاشمی مشهور به جهانگیر اشتباه کرده ، زیرا خود اضافه میکند که این مثنوی دیده نشده است . در مجالس النفائس ترجمه ٔ سلطان محمد فخری هراتی نام این شاعر «خواجه هاشمی » و در ترجمه ٔ حکیم شاه محمد قزوینی از همان کتاب «خواجه هاشم » ضبط گردیده و در تذکره ٔ آتشکده فقط به عنوان «هاشمی » ذکر گردیده است . این دو بیت از اوست :
کیفیتی که در دل پرآتش می است
کیفیتی است از لب ساقی نه از وی است .
به ناز سرمه مکش چشم بی ترحم را
نشسته گیر به خاک سیاه مردم را.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.