نیف . [ ن َی ْ ی ِ / ن َ ] (ع اِ) زیادة. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). فضل . (منتهی الارب ) (متن اللغة). || افزونی و زیادت چیزی . یقال : عشرة و نیف . و هرچه بر عقد افزایند آن رانیف گویند چندانکه به عقد ثانی رسد. (از منتهی الارب ). از یک تا سه . (منتهی الارب ). زیادت بر عقد اعداد را گویند تا به عقد دیگری برسد. گویند: عشرة و نیف ، مائة و نیف ، الف و نیف . و جز بعد از ذکر عقد اعداد مورداستعمال ندارد. یا از یک تا سه را نیف گویند و بعد از آن تا ده را بضع گویند. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). معادل ِ اند، چند، کسری در فارسی . || احسان . (متن اللغة) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند: ضعالنیف فی موضعه . (متن اللغة) (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.