نیط. [ ن َ ] (ع مص ) دور شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || (اِ) مرگ یا مرده یا نهایت زمان عمر. (منتهی الارب ). موت یا جنازه یا اجل . و یقال : طعن فی نیطه وفی جنازته ؛ اذا مات . (متن اللغة) (از اقرب الموارد). || آن رگ بود که دل بدان آویخته بود از وتین . (مهذب الاسماء). رگی سطبر که بدان دل در رگ وتین آویخته است . نیاط. (منتهی الارب ). رجوع به نیاط شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.