نیری . [ ن َی ْ ی ِ ] (اِخ ) میرزا طاهربن قدیم خان شیرازی . از شاعران قرن سیزدهم است . مدتی در هندوستان مداح حکمران دکن بود و در همان دیار به سال 1256 هَ .ق . درگذشت . او راست :
چه جرم است آنکه دربند است و کس نادیده عصیانش
همی دست سرافرازان درآویزد به دامانش
به تن بر از عصب پوشیده دارد ضخم خفتانی
بدان چستی که پنداری ز تن بررسته خفتانش .
رجوع به مجمعالفصحا ج 2 ص 506 و فرهنگ سخنوران شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.