نکومخبر. [ن ِ م َ ب َ ] (ص مرکب ) نکونهاد. نیک باطن :
دی همی آمد از بر سلطان
آن نکومنظر نکومخبر.
یمین دولت محمود شهریار جهان
خدایگان نکومنظر و نکومخبر.
شاد باش ای کریم بی همتا
ای نکومنظر و نکومخبر.
خدای مهر نبوت نمود باز به خلق
از آن رسول نکومخبر نکومنظر.