نکب . [ ن َ ] (ع اِ) رنج . سختی . (منتهی الارب ). مصیبت . (اقرب الموارد). نکبة. (متن اللغة). ج ، نکوب . || (مص ) ریختن آنچه در خنور باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نگونسار کردن تیردان . (تاج المصادر بیهقی ). نگون گردانیدن تیردان را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). و پراکنده شدن آنچه در آن است . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || نگونسار کردن . (دهار). || کفتن و خون آلود کردن سنگ پای را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). افگار کردن سنگ سم ستور را. (تاج المصادر بیهقی ). || دور انداختن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). طرح . (از اقرب الموارد). دور افکندن و رها کردن چیزی را. (از متن اللغة). || رنج و سختی رسانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دردمند و خسته کردن . (زوزنی ). سختی و نکبت رسانیدن کسی را . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نَکْبة. (منتهی الارب ). نُکْب . (ناظم الاطباء). نَکَب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || برگردیدن . (آنندراج ). عدول کردن . (از اقرب الموارد). برگردیدن از چیزی یا کسی . (از منتهی الارب ). برگردیدن و روی گرداندن از چیزی . (از متن اللغة). برگشتن از راه و کنار گرفتن و یک سو شدن . (از ناظم الاطباء). نکوب . (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (متن اللغة). نَکَب . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.