نکاس . [ ن ُ ] (ع اِمص ) نُکْس . بازگردیدگی بیماری . (از منتهی الارب ). نکس مرض و بازگردیدگی آن . (ناظم الاطباء). عود مرض بعد از دوران نقاهت . (از اقرب الموارد)(از متن اللغة) (از المنجد). پس افتادگی بیمار. (یادداشت مؤلف ). || (مص ) بازگردان شدن از بیماری . (از منتهی الارب ). نَکْس . (ناظم الاطباء) (متن اللغة) (از منتهی الارب ). بازگردانده شدن بیمار به مرض پس از دوره ٔ نقاهت . (از متن اللغة). رجوع به نکس شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.