نویچ . [ ن َ ] (اِ) عشقه . (رشیدی ) (برهان ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). لبلاب . (برهان قاطع) (محیط اعظم ، حاشیه ٔ برهان قاطع). که بر درخت پیچد. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (رشیدی ). نام گیاهی است که بیخ ندارد و بر سر هر درخت که پیچد آن را خشک سازد. (جهانگیری ). درخت کوچکی متهافت که دارای گلهای معطر است . (ناظم الاطباء). نوج . نویج . (فرهنگ فارسی معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.