نهشلة. [ ن َ ش َ ل َ ] (ع ص ) تأنیث نهشل است . رجوع به نهشل شود. || (مص ) کلانسال شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سالخورده و پیر و مضطرب و لرزان شدن . (از متن اللغة). || گزیدن به دندان از لهو و بازی . (منتهی الارب ). به تجمیش کسی را گاز گرفتن . (از اقرب الموارد)(از متن اللغة). || همچو سخت گرسنه خوردن .(منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). مانندکسی که سخت گرسنه باشد خوردن . (از ناظم الاطباء). فهونهشل . (متن اللغة). || بر ناقه ٔ مستعار سوار شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سوار شدن . (از متن اللغة). رجوع به معنی قبلی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.