نهشل . [ ن َ ش َ ] (ع اِ) اسم عربی شقاقل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). شقاقل . گزر دشتی . (ناظم الاطباء) زردک صحرائی . شقاقل . (برهان قاطع). || گرگ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). ذئب . (اقرب الموارد) (متن اللغة). || چرغ . (منتهی الارب )(مهذب الاسماء). صقر. (اقرب الموارد) (متن اللغة). || (ص ) پیر کلانسال لرزنده ٔ رعشه رسیده از پیری با اندکی طاقت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). تأنیث آن نهشلة است . (اقرب الموارد) (متن اللغة). || آنکه با ولع غذا خورد که گوئی سخت گرسنه است . (از متن اللغة). رجوع به نهشلة شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.