نمک چشه . [ ن َ م َ چ َ / چ ِ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) نمک چش . پاره ای و اندکی از غذا. || (اِمص مرکب ) کمی چشیدن . کمی خوردن از چیزی . (یادداشت مؤلف ).
- نمک چشه کردن ؛ چشیدن طعامی برای دانستن اندازه ٔ نمک آن . مقداری بسیار اندک از طعامی خوردن به قدر تمییز اندازه ٔ نمک آن . چشیدن تا نمک آن به اندازه است یا نه . (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.