نقم . [ ن َ ق َ ] (ع مص ) عیب کردن .(ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (دهار). ناپسند داشتن کاری را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء)(از متن اللغة) . کراهیت داشتن چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). کاری زشت آمدن . (زوزنی ). منکر شمردن کاری را و سرزنش کردن و ناپسند شمردن کسی را به سبب کار ناپسندش . (از اقرب الموارد) (ازالمنجد). مبالغه در مکروه شمردن چیزی . (از متن اللغة). || خشم گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). عتاب نمودن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || کینه کشیدن . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). سزا کردن . (از منتهی الارب ). عقاب کردن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). داد ستاندن . کینه گرفتن . (از فرهنگ خطی ). || (اِ) میانه ٔ راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وسط طریق . (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.