نقارچی . [ ن َ / ن َق ْ قا رَ / رِ ] (ص مرکب ) نوبت نواز. (آنندراج ). کسی که نقاره می زند. (ناظم الاطباء). نقاره چی :
مه نقارچی من به شهر شهرت اوست
گذشت نوبت خوبان عصر و نوبت اوست .
رجوع به نقاره چی شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقارچی . [ ن َ / ن َق ْ قا رَ / رِ ] (ص مرکب ) نوبت نواز. (آنندراج ). کسی که نقاره می زند. (ناظم الاطباء). نقاره چی :
مه نقارچی من به شهر شهرت اوست
گذشت نوبت خوبان عصر و نوبت اوست .