نفوه . [ ن ُ ] (ع مص ) سست و بددل گردیدن بعد قوت و دلیری . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). سست دل گردیدن کسی پس از دلیری . (ناظم الاطباء). سست دل و ترسو شدن . (از اقرب الموارد). || ذلیل و رام گردیدن سپس سختگی و درشتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ذلیل شدن شتر بعد از صعوبت آن . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.