نغیة. [ ن َ ی َ ] (ع اِ) آواز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نغمه . (ناظم الاطباء) (متن اللغة) (اقرب الموارد). نغوة. (متن اللغة). || نغمه ٔ خوش آهسته . (از اقرب الموارد). نغمه ٔ خوش . (از المنجد). || سخن خوش . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلام حسن . نغوة. (از المنجد) (از اقرب الموارد). || آواز یا سخنی که موجب شگفتی شود. (از متن اللغة). || خبر نخستین که هنوز ثابت نشده باشد. (از منتهی الارب )(آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از المنجد) (از اقرب الموارد). || آنچه شنیده شود و فهمیده نشود. نغوة. (متن اللغة). || چیزی از خبر. ما سمعت له نغیة من کذا و کذا؛ ای شیئاً من خبر. (متن اللغة) (از المنجد) (از اقرب الموارد). || (مص ) نغی . نغوة. (متن اللغة). رجوع به نَغْی ْ شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.