نعمان . [ ن ُ ] (اِخ ) ابن منذربن حارث بن جبلة الغسانی ، از ملوک غسانی شام است ، چون رومیان پدر او را به حیلت اسیر کردند و به قسطنطنیه بردند، وی با کسان وعشیره ٔ خود رو به صحرا آورد و بر مراکز رومیان در اطراف سوریه هجوم برد و کارش چنان بالا گرفت که تیبریوس قیصر، سردار خود مانیوس را مأمور قلع و قمع وی کرد، سردار رومی به تزویر دم از صلح و صفا زد و نعمان را نزد خویش به مذاکره خواند و او را اسیر کرد و در حوالی سنه ٔ 584 م . به قسطنطنیه فرستاد وی تا بعد از سنه ٔ 593 همچنان در اسارت زیست و به سال 28 قبل از هجرت درگذشت . (از الاعلام زرکلی ج 9 ص 9). رجوع به امراء غسان نولدکه ص 31 و المعارف ابن قتیبه ص 283 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.