نعام . [ ن َ ] (ع اِ) شترمرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اشترمرغ . (مهذب الاسماء). ج ِ نعامة.(دهار). جمع نعامة است و بر واحد هم اطلاق شود. (از اقرب الموارد). اسم جنس است ، مثل حمام . واحد آن نعامة است . (از منتهی الارب ). بر مذکر و مؤنث هر دو اطلاق شود. (ناظم الاطباء). || دشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مفازة. (اقرب الموارد) (المنجد). || نشان که در راهها نصب کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ خطی ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.