نظام دادن . [ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) بسامان کردن . مرتب کردن . سامان دادن . آراستن :
چو بی نظامی دین را نظام خواهی داد
نظام دنیا رانک بی نظام باید کرد.
نظام داد نظامات ملک را بسخن
چنان که کار مقیمان خاک را به سخا.
|| سلام نظامی دادن (در تداول )؛ بشیوه ٔ نظامیان ادای احترام کردن .