نضف . [ ن َ ] (ع مص ) خدمت کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). || تیز دادن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة). ضرطه زدن . (از ناظم الاطباء). گوزیدن خر. (از اقرب الموارد) (از المنجد). || همه شیر پستان مکیدن شتربچه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مکیدن و آشامیدن شتربچه هرچه [ شیر ] در پستان مادرش باشد. (از اقرب الموارد) (از المنجد). نَضَف . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) (متن اللغة). || آشامیدن آنچه را که در ظرف است . (از متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.