نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن احمدبن اسدبن سامان خدا، وی به سال 250 هَ . ق . به جانشینی پدرش به حکومت فرغانه و سمرقند منصوب گشت و در سال 266 به فرمان المعتضد خلیقه ٔ عباسی به امارت سرتاسر ماوراءالنهر رسید و در سال 279 درگذشت و برادرش اسماعیل بن احمد سامانی جانشین وی گشت . (از تاریخ ادبیات در ایران ، دکتر صفا، ج 1 ص 204 و 205). مؤسس دولت سامانیان در ماوراءالنهر است ،اصل وی از خراسان است ، از خاندان ایرانی معروفی که نسبت به ساسانیان می رساندند، جد بزرگ وی سامان در خدمت ابومسلم خراسانی بود و پس از سامان پسرش اسد جانشین او شد و در عهد خلافت هارون الرشید درگذشت ، اسد را چهار پسر بود به نام های احمد و نوح و یحیی و الیاس . احمد به حکومت فرغانه رسید و نوح بر سمرقند و یحیی بر چاچ و اشروسنه و الیاس بر هرات امارت یافتند. احمدخوش رفتارترین برادران بود و چون به سال 250 در فرغانه درگذشت ، هفت پسر از او باقی ماند که از آن جمله نصر به جانشینی پدر فرمانروای سمرقند و چاچ و فرغانه شد و خلیفه ٔ عباسی المعتمد باﷲ امارت او را بر ماوراءالنهر به سال 261 تأیید کرد. بخارا و غزنه هم به قلمرو او افزوده گشت . وی پادشاهی بخرد و متدین و ادیب و شاعر بود. (از اعلام زرکلی ج 8 ص 337). و نیز رجوع به مقدمه ٔ ابن خلدون ج 4 ص 333 و الکامل ابن اثیر ج 7 ص 151و النجوم الزاهرة ج 3 ص 83 و تاریخ گزیده ص 377 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.