نسوس . [ ن ُ ] (ع مص ) خشک شدن نان یا گوشت . (منتهی الارب ) (از المنجد) (از اقرب الموارد). سخت بریان شدن نان . (زوزنی ). نسیس . (المنجد) (اقرب الموارد). || تخبّر. (المنجد) (اقرب الموارد). || لازم گرفتن روائی هر امر را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نسیس . (اقرب الموارد). || شتاب رفتن . (منتهی الارب ). تند رفتن . (از اقرب الموارد).نسیس . (اقرب الموارد). || فرودآمدن در آب خاصة. (از منتهی الارب ). رجوع به نس ّ و تنساس شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.