نریم . [ ن َ ] (اِخ ) نام پدر سام است که جد رستم باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (از رشیدی ) (جهانگیری ). رشیدی این بیت فردوسی را شاهد آورده است :
بدو گفت من پور سام سوار
ز تخم نریم از جهان یادگار.
ولی این نام در فهرست ولف نیامده و بیت اصیل نیست و صحیح این کلمه در فارسی نریمان ونیرم است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.