نرموره . [ ن َ مورَ / رِ ] (ص ) چیزی لک و گنده را گویند. (از جهانگیری ) (از فرهنگ نظام ). هر چیز گنده و لک وپک و ناهموار. (برهان قاطع) (آنندراج ). هنگفت . ناهموار. گنده . (ناظم الاطباء). || گردکان و فندق بزرگ . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِ) ریسمانی را نیز گفته اند که هر دو سر آن را بر جائی بندند و شخصی در وسط آن نشیند و دیگری دستی بر او زند تا او متحرک شود و آید و رود و بعضی گویند ریسمانی است که در ایام جشن و عید از جائی آویزند و طفلان وزنان بر آن نشینند و در هوا آیند و روند و به عربی اُرجوحة خوانند. (برهان قاطع). ریسمانی که هر دو سر آن به جائی ببندند و در میان آن نشینند و بجنبانند وبه هندی جهوله گویند. (فرهنگ نظام ) (از رشیدی ). بادپیچ . (ناظم الاطباء) (از صحاح الفرس ). ارجوحه . لوکانی . غناوه . (زمخشری ). چنچولی . تاب . (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.