ندور. [ ن ُ ] (ع مص ) افتادن چیزی از میان چیزی یا از میان ایشان آشکار گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || افتادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سقوط. (یادداشت مؤلف ). || مردن . || آزمودن . || تیز دادن . || برگ برآوردن گیاه و برگ برآوردن درخت یا سبز شدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بیرون آمدن شخص از میان قومش . || بیرون آمدن استخوان از محل خود. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || تنها و غریب شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کمیاب شدن . ندر. (از اقرب الموارد). و اسم از آن ندرة [ ن َ / ن ُ رَ ] است . (از اقرب الموارد). || پیشی گرفتن در علم و فضل .(از اقرب الموارد). پیشی گرفتن در فضیلت . (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد و المنجد آمده است : نَدَرَ نَدْراً و نُدوراً به تمام معانی مذکور در فوق ، اما درمنتهی الارب و به نقل از آن در آنندراج و ناظم الاطباء تنها مصدر ندور ذکر شده است . رجوع به نَدْر شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.