نخة. [ ن َخ ْ خ َ ] (ع اِ) بنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عبد. (از اقرب الموارد). رقیق . بنده از مرد و زن . (اقرب الموارد) (از المنجد). || خرها. حُمُر. (اقرب الموارد) (از تاج العروس ). نِخَّة. نُخَّة. (اقرب الموارد). || می (؟). (منتهی الارب ) (آنندراج ) . نِخَّة. نُخَّة. (منتهی الارب ). || بقر عوامل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (المنجد). گاو کار کشت .(منتهی الارب ) (آنندراج ). گاو عوامل و شبانان . (ناظم الاطباء). نُخَّة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || مربیات خانه . (آنندراج ). مربیات . (منتهی الارب ). تربیت شدگان در خانه . (از اقرب الموارد). زنهای تربیت شده در خانه . (ناظم الاطباء). || شتربندگان . (آنندراج ) (منتهی الارب ). شتربنده . جَمّال . (ناظم الاطباء). رعاء. جَمّالون . نُخّة. (اقرب الموارد). || شبانان . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || باران سبک . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). باران خفیف . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || خبری که صدق و کذب آن معلوم نباشد. || دیناری که مصدق پس از اخذ صدقه جهت ذات خود می گیرد و نام آن دینار نیز نخه است . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.