نجیح . [ ن َ ] (ع ص ) رای درست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صواب . (مهذب الاسما). صواب . رای صواب . (از اقرب الموارد) : ملوک را از معرفت شروط ریاست و شناختن لوازم سیاست و فیض فضل و بسط عدل و فکرت صحیح و رای نجیح ... چاره ای نبود. (سندبادنامه ص 44). || مرد پیروز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کسی که حاجت او روا شده باشد. (اقرب الموارد). رفتار سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سیر سریع. || مکان نزدیک . || صابر. (از اقرب الموارد). شکیبا.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.