نجدة.[ ن َ دَ ] (ع اِ) یکی نجد. (المنجد). رجوع به نجد شود. || (اِمص ) دلیری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (دهار). مردانگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). شجاعت . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (المنجد). || قوّت .(منتهی الارب ) (آنندراج ). سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شدت . بأس . (المنجد). (ناظم الاطباء): رجل ذونجدة؛ ای ذو بأس و شجاعة. || (اِ) کارزار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطبا). قتال . (ناظم الاطباء) (المنجد). || ترس . بیم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هول . فزع . (المنجد). ج ، نجدات . || (مص ) دلیر شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). نجادة. رجوع به نجادة شود. || سخت بودن در کارزار. (فرهنگ خطی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.