نثور. [ ن َ ] (ع ص ) زن بسیارفرزند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسما). بسیارزای . (فرهنگ خطی ). کثیرالولد و کثیرةالولد. (اقرب الموارد). بسیار زاینده . (دهار). || زن گشاده سوراخ پستان .(منتهی الارب ) (آنندراج ). گوسپندی که سوراخ پستانش گشاده باشد. (ناظم الاطباء). || گوسپندی که از بینی اش کرم مانندی برآید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || داروی سوده ٔ خشک که بر خستگیها پاشند. ادویه ٔ مسحوقه ٔ یابسه که بر جراحات و درون پلک پاشند. ج ، نثورات . (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.