نتغ. [ ن َ ] (ع مص ) عیب کردن کسی را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (از المنجد). || گفتن در حق کسی چیزی که نباشد در وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از معجم متن اللغة). غیبت کردن کسی را و گفتن در حق او آنچه در وی نبوده . (از المنجد). || خندیدن . خندیدنی به استهزاء، یا برخی از خنده ٔ خود را نهفتن و برخی را نمودن . (از معجم متن اللغة). به تمسخر لبخند زدن . پوزخند زدن .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.